واگذاري جني

28 12 2013

https://m.facebook.com/photo.php?fbid=369091759839717&id=100002166881216&set=a.298194500262777.71654.100002166881216&source=43&__user=10000216688يكي از بزرگترين بد بختياي همه زندگيم اجبار براي واگزاري جني هست سگي كه تو همه اين سالها همدم لحظه لحظه هامون بوده و نقش يه رفيق با وفا يه دوست با مرام و يه همدم واقعي رو بازي كرده اما حالا من تو ميونه راه بايد بزارمشو و برم ناچارم بزارمشو و برم و اين تصميم و اجبار بزرگترين بد بختي و بد ترين نوع دل كندنه ميدونم دلم واسه هيچكي تو دنيا اگه تنگ نشه اگه كل حافظم پاك بشه جني جزو لاين فك سلول سلول مغز و روح منه و تا اخر عمر نميتونم خودمو واسه اين كار ببخشم
اين بد ترين بخش مهاجرتمه
اجبار براي واگذاري قسمتي از وجودم جيني





27 12 2013

28 dec





تا مديكال

27 12 2013

اين روزا دوستان ٣٨ تايي دارن تند تند مديكال ميگيرن و پاس ريكويست ميشن خيلي ها نظرشون اينه كه دوستان ٢٩ تايي كنار گذاشته شدن تا كار ٣٨ تايي ها تموم بشه يه جورايي اين دوستان ٣٨ تايي كه از ٢٠٠٩ منتظر ويزان حق دارن كه ديگه كاسه صبرشون لب ريز بشه

 

امروز يه نگاهي له جدول هاي گروهاي مختلف مهاجر ميكردم ديدم نهايتا ما مديكالما ٤ ماه بعد از مرحله انپراسس بايد بياد اما درست همون موقع پست يكي از دوستان ٢٩ تايي كپ ٥٠٠ رو ديدم كه ٨ ماه از انتقال نامش به ورشو گذشته بود و هنوز از مديكالشون خبري نبود

نميدونم چطوري ميتونم تخمين بزنم ما كه اخرين گروه مهاجر ٢٠١٣ با عنوان ٤ مي هستيم بلاخره كي چشمون به مديكال روشن ميشه يه جورايي لنگ در هوا مونديم هنوز از گروه امسال ما در ورشو هيچكي مديكال نگرفته با اينكه ٤ ماه از اولين انپراسس ورشو گذشته خدا خودش سريع تر ههمون رو از بلا تكليفي در بياره

 





براي تو

27 12 2013
گاه آرزو می‌كنم زورقی باشم برای تو
تا بدان جا برمت كه می‌خواهی زورقی توانا
به تحمل باری كه بر دوش داری،
زورقی كه هيچگاه واژگون نشود
به هر اندازه نا آرام باشی
يا متلاطم باشد
دريايی كه در آن می‌راند




تضاد رفتن و رفتن

27 12 2013

دچار بد ترين تضاد تمام عمرم شدم شوق به رفتن و درد دوري ونديدن تك تك عزيزانم يه طرف دلبستگي به دو تا سگ كه همدم تمام اين سالهاي من بودن و نفش بچه و دوست و رفيق بي ادعا وبا معرفتو واسمون بازي كردن يه طرف

 

روزهايي كه به سرعت ميگذرن تا من به ارزوم نزديك تر بشم روزهاي كه خوشحالم و كلافه !!!





ابتداي راه

27 12 2013
دلم ميخواست اولين پستم يه پست عالي و توپ باشه ولي حالا حالا ها حال نوشتن و ويرايش كردن رو ندارم پس بايد همينجوري شروع ساده منو بپذيرين ٤ سال پيش پروسه مهاجرت رو با همسرم شروع كرديم كه با مشكلات مختلف هر دفعه به بم بست خورديم و امسال بلاخره براي بار سوم اقدام كرديم و خدا رو شكر پروندمون قبول شد و ما هم به منتظرين مديكال پيوستيم قصدم از باز كردن اين بلاگ اشنا شدن با بقيه دوستان هم راه هست و نوشتن دل مشغولي ها و نگراني هايي كه فكرش شب رو تا صب نميزاره بخوابم و كمك گرفتن و همفكري با شما خوبان ١ دي ماه٩٢

 





27 12 2013

آهسته و خاموش- دراین تردیدی ندارم-

باید همه تان را ترک کنم

می خواهم بدانم چه کسی

شال پوست گرگی ام را صاحب خواهد شد

خیزران ظریفم را

گردن بند نقره ای ام را

با بارانی از فیروزه بر آن…

و تمامی یادداشتهایم را

گل هایی را که هرگز نتوانسته ام در گلدانی بگذارمشان.

چه کسی آخرین قافیه شعرم را

تورا

آخرین شبم را

به ارث خواهد برد؟

 

مارینا تسوه تایوا/ شاعر روس

ترجمه‌: احمد پوری





vancover

22 12 2013

اگر توی خود ونکوور منظورتونه،‌ به جز خیابون East Hastings، هر جای دیگه بگیرید از نظر امنیت تفاوتی نداره… حتی همون East Hastings رو هم بیاید سمت غرب، می‌شه West Hastings که اتفاقن خیلی هم جای باکلاسیه و کلی بوتیک‌های اروپایی توش هست.
محلات خیلی خوبش اول از همه می‌شه shaughnessy (خونده می‌شه شانِسی) که فقط گفتم که بدونید، وگرنه خونه زیر 6-7 میلیون دلار توش نیست!
باقی مناطق شهر تقریبن یه جور هستن و خلوتن و بدون ماشین زندگی توشون زیاد راحت نیست، مخصوصن برای تازه‌واردها
Kitsilano هم یکی از بهترین مناطق شهره که درست پائین داون‌تاون قراره داره… خب خونه‌هاش گرون‌تر از جاهای دیگه‌ست، اما حالت مرکزیت بیشتری داره و بدون ماشین هم شاید بشه توش زنده موند!
بعدش می‌شه داون‌تاون ونکوور که کمترین اجاره برای خونه یه خوابه رو من 1100 دلار پیدا کردم (توی شهر با 800-900 دلار می‌شه یه بیسمنت یه خوابه نسبتن مناسب پیدا کرد)، ولی در عوض اصلن به ماشین نیاز پیدا نمی‌کنید، همه چیز دور و برتون هست و تمام مدت هم شهر زنده و پر جنب و جوشه… برای اقامت موقت هم اگر بگردید موردهایی با اجاره یه ماهه 1000 تا 1200 دلار که همه چی شاملش می‌شه تو همین منطقه حتمن پیدا می‌کنید… من موقعی که دنبالش بودم زیاد بود
یه خیابون Commercial Drive هم دارن که بیشتر باب سلیقه‌ی اروپائی‌ها و جوون‌هاست… یه جورایی زیاد به درد ما نمی‌خوره، ولی خودشون دوستش دارن… زیاد هم ارزون نیست خونه‌هاش

اما اگر کل Lower Mainland رو می‌گید، از شهر Surrey شدیدن پرهیز کنید که ما یه بار رفتیم، واسه همه‌ی عمرمون بسه!
تنها جایی که توی کل BC آمار جرم و جنایتش بالاست و گنگ‌های مواد مخدر توش هست، Surreyـه… آدماش هم کلن درب و داغون بودن و اونجور که من شنیدم اکثر کسایی که از دولت Welfare می‌گیرن می‌رن سوری، چون هزینه زندگی و اجاره خونه توش خیلی پائینه
شهر ریچموند (که فرودگاه ونکوور هم توشه) جای خوبیه، اما رسمن شهر چینی‌هاست.
کوکیتلام یه شهر 99٪ نوسازه با هاوس‌های بزرگ و خیلی خیلی قشنگ، ولی جای بسیار پرتیه و برای یه تازه‌وارد خیلی مصیبت‌آوره! البته می‌گن تا 2 سال دیگه اسکای ترن تا اونجا هم می‌ره که ممکنه بهتر بشه.
برنابی درست چسبیده به ونکووره و به نظر من که جای بدی نبوده، اما جا داره تا جا… مثلن من خودم منطقه ی مترو تاون رو از همه‌جاش بیشتر پسندیدم.
نورث ونکوور که شهر ایرانی‌هاست… از نظر حمل و نقل و نزدیک بودن به فروشگاه‌ها، نسبتن خوبه… ولی باز بستگی داره کجاش خونه بگیرید، اگر اطراف خیابون Lonsdale باشید مشکلی براتون پیش نمیاد
وست ونکوور هم یکی از بهترین جاهائیه که من دیدم، محیط خانودگی خیلی خوبی هم داره، اما خب تقریبن می‌شه گفت خیلی گرونه!
دیگه بخش‌های کوچیکی مثل New Westminster هم هست که پائین کوکیتلامه و من زیاد توصیه نمی‌کنم، مگر اینکه قصد داشته باشید توی داگلاس کالج درس بخونید که اون سمته